جدول جو
جدول جو

معنی حره سلیم - جستجوی لغت در جدول جو

حره سلیم(حَرْ رَ یِ سُ لَ)
موضعی بدو جانب اعلای نجد. (معجم البلدان). و آنرا ام صبار نیز نامند. و در این جا حجرالرشح (ن ل: حجرالدهنج) یافت شود و آن سنگی است که خوی گونه ای از وی تراود. رجوع به حرۀ بنی سلیم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ)
دهی از بخش زابلی شهرستان سراوان. دارای 25 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(نَ رِ سِی یِ سِ)
دهی است از دهستان منیوحی بخش قصبۀ معمرۀ شهرستان آبادان، در 17 هزارگزی شمال غربی نهر قصر و 11 هزارگزی جنوب جادۀ خسروآباد به آبادان، در دشت گرمسیری واقع و دارای 300 تن سکنه است. آبش از اروندرود، محصولش خرما و انگور و شغل اهالی زراعت و ماهیگیری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا